برای تماشای "گاوبانکی" (بانک: بانگ) بعد از هماهنگی با ادارهکل محیطزیست و یگان حفاظت استان، به همراه مسلم آهنگری فرمانده یگان حفاظت محیطزیست مازندران راهی روستای "پیتنو" در "هزارجریب بهشهر"؛ و از آنجا مهمان محیطبانی کینوا میشویم.
در طول مسیر از میان جنگلهای انبوه و مراتع نیمهسبزی که تن به زردی پاییز دادهاند عبور میکنیم، صدای مرالها مثل راهنمایان طبیعی قدم به قدم ما را به محیطبانی نزدیک میکند.
اینجا در ارتفاع نزدیک به دو هزار متری محیطبانان در اتاقکی که محل اقامت و زندگی آنها طی خدمت است، دور هم جمعاند و براساس برنامه، در قالب گروههای دو نفره یا بیشتر برای پایش راهی جنگل میشوند. هنوز هوا روشن است و همراه فرمانده از فراز تپهای نزدیک محیطبانی دوربین میکشیم تا شاید بخت تماشای مرالها نصیبمان شود، بین ما و مرالها یک دره فاصله وجود دارد. به سختی در تلاشیم که یک مادر و گوسالهاش در لنز دوربین به ما نگاه میکنند، در کسری از ثانیه لابهلای شاخ و برگ درختان از چشم ما پنهان میشوند.
دوربین کشیدن اصطلاحی است که محیطبانان برای پایش منطقه با دوربین از آن استفاده میکنند.
امنیت جنگل حرف اول را در این فصل میزند
آهنگری که همگی او را فرمانده خطاب میکنند درباره فصل گاوبانکی میگوید: گاوبانکی واژهای بومی مازندران است که از صدا زدن مرالها میآید، در این منطقه به آن گاوبانکی میگوییم و در بعضی مناطق "گولر" (گو: گاو/ لر: آواز دادن) یا مثلا در ساری و قائمشهر و سوادکوه به آن "گوچِمِر" گفته میشود.
فرمانده زمان گاوبانکی را از ۱۵ شهریور تا ۱۵ مهر اعلام میکند: گاهی این بازه زمانی ده روز زودتر یا دیرتر شروع یا تمام میشود. این فصل درواقع فصل مستی یا جفتگیری این جانوران است و بعد از هشت ماه بارداری، گوسالههایشان در بهار متولد میشوند.
آهنگری بر امنیت محیطی منطقه در فصل جفتگیری تاکید میکند و میگوید: مرالها برای جفتگیری باید در محیط امن باشند و به همین دلیل در این فصل امنیت جنگل حرف اول را میزند، از طرفی این جانوران در فصل گاوبانکی به دلیل حواس شنوایی و بینایی متاثر از جفتگیری بسیار آسیبپذیر میشوند، این مساله باعث میشود تا شکارچیان غیرمجاز با تقلید صدا این جانوران را به سمت خودشان جذب و شکار کنند.
تنازع بقا در بانگ مرالها
آهنگری علت بانک یا همان بانگ را تلاش برای بقا در طبیعت و حذف رقیب میداند: در این دوره نر قوی میتواند بقای بیشتری به واسطه قدرت تولیدمثل داشته باشد، نرهای ضعیف در سالهای بعد قدرت پیدا میکنند و بهطور معمول نرهای پیر از چرخه حذف میشوند.
ساعت ورود مرالها به دشت ۶ عصر و با تاریکی هوا است، آنها تا صبح فردا در دشت میمانند و اول صبح با طلوع خورشید و در میان گرگومیش هوا به جنگل برمیگردند، آهنگری دلیل آن را اینگونه بیان میکند: این مساله دو دلیل دارد، یک این که شبمانی در جنگل امنیت ندارد و احتمال دارد توسط پلنگ شکار شوند و دوم آن که در جنگل علف برای خوردن نیست.
فرمانده ادامه میدهد: حیوان برای بقا زندگی میکند و ماندن در گرما باعث تشنگی میشود، به همین دلیل این جانوران در شب راحتترند و ترجیح میدهند در آفتاب ظاهر نشوند.
مرالهای نر پادشاهان فصل گاوبانکی
سرشماری مرالها کار بسیار دشواری است، چراکه مشاهده مستقیم انجام نمیشود و آمارها به تقریب اعلام میشود. آهنگری درباره جمعیت مرالهای این منطقه میگوید: آمار براساس منطقه متغیر است، مثلا اینجا حدودا ۲۰۰ مرال داریم، اما در گلستانک ممکن است ۳۰ ماده همراه یک نر باشند. معمولا به ازای هر نر، سه تا چهار یا گاهی حتی بیشتر مرال ماده داریم که گهگاه گوساله هم همراه آنها است. تعداد نرها در دشت و ارتفاع فرق دارد و غالبا در دشت ثابت هستند.
او درباره چگونگی تشخیص سن مرالهای نر اظهار میکند: در شیوه بومی شاخکها نشانگر سن هستند، اما سن دقیق با شمارش حلقههای داخل شاخ مشخص میشود، هرچه مرال قویتر و بزرگتر شود، شاخکها هم بیشترند. البته این مساله به ژن، تغذیه و آب و هوا هم بستگی دارد و طبعا در شرایط بهتر شاخکهای بهتر و بیشتری هم دارند.
قلمرو یا حرمسرا محدودهای است که مرال نر به دیگر نرهای منطقه اجازه ورود نمیدهد، او در این قلمرو از تمام مادهها جفتگیری و حفاظت میکند. مرالها پیش از این فصل جدا از یکدیگرند، در دوره گاوبانکی هر کدام در قلمرو خود به تولیدمثل مشغولند و با پایان فصل، همدیگر را رها میکنند.
شکارچیان در کمین شاخ، گوشت و پوست مرالها
مرالها به دلیل داشتن گوشت زیاد یکی از جانوران موردعلاقه شکارچیان نیز هستند، این در حالی است که به گفته آهنگری شکار هر مرال نر براساس قانون ۵۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و شش تا یک سال حبس تعلیقی و تعزیری دارد که جریمه نقدی شکار مرال ماده، سه برابر نر است. بهطور متوسط هر مرال نر براساس سن و نژاد ۸۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم گوشت دارد، مرالهای نر برای شاخ، پوست و گوشت و مرالهای ماده تنها برای گوشتشان شکار میشوند.
از ۱۵ اسفند تا ۱۵ فروردین دوران شاخاندازی یا شاخریزی مرالها است، شاخهای جداشده باید برای نگهداری در موزه، به ادارههای محیطزیست تحویل داده شوند. باوجود غیرقانونی بودن خرید و فروش ادوات و آلات شکار و پیگرد قانونی آن، در این فصل بومیها با جمعآوری شاخها و فروش آن بخشی از نشانههای حیاتوحش را نابود میکنند. فروش شاخ براساس وزن انجام میشود و هرچه سالمتر، گرانتر!
به گفته آهنگری، هرچه فرهنگ محیطزیست بیشتر در جامعه آموزش داده شود، تلفات مالی و جانی این حوزه نیز کاهش پیدا میکند.
از آوای عاشقانه تا رجزخوانی در دل دشت
حین صحبت کردن صدای پارس مرالها شنیده میشود، آهنگری درباره پارس و انواع بانک توضیح میدهد: پارس و بانک کمی با هم فرق دارند، بانک برای همین یک ماه و فصل جفتگیری است و پارس برای کل سال. پارس مرالها نشان از نزدیک شدن خطر دارد. با پارس کردن، مرالها جابهجا میشوند و به این شکل مرال نر میتواند امنیت را برای مرالهای ماده فراهم کند.
به گفته فرمانده زمانی که مادر گوساله را گم میکند، صدایی بین بانگ و پارس تولید میکند تا فرزندش را به خود نزدیک کند. او با اشاره به بانک میگوید: یک نوع بانک هم داریم که مادهها را جمع میکند و یک بانک دیگر هم برای رجزخوانی است، مرالها مستقیم نمیجنگند و در نزدیکی هم با بانک زدن کُری میخوانند، آن که بانک ضعیفتر دارد خودش را کنار میکشد، اما اگر دو مرال نر در یک سطح باشند جدال میکنند. در پایان مرال نرِ برنده، دشت را تصاحب میکند، سال گذشته در همین دشت ۳ بار نر غالب گله عوض شد.
همیاران محیطزیست بزرگترین پشتوانه حفاظت از حیاتوحش مازندران
گاوبانکی پدیدهای تازه نیست، اما چند سالی است که فصل جفتگیری مرالها بیش از گذشته موردتوجه قرار میگیرد. آهنگری چرایی توجه به این موضوع بهویژه در فضای مجازی را اینطور بیان میکند: فضای مجازی کمک کرد تا مردم آموزش بهتری ببیند. در بیشتر مدارس جهان آموزش محیطبانی در قالب یک واحد درسی تعریف شده که به فرهنگسازی در این حوزه کمک میکند. در قانون اساسی حفظ محیطزیست وظیفه عمومی اعلام شده، درست است که تعداد محیطبانان ما کم است، اما بزرگترین پشتوانه ما همیاران محیطزیست هستند که به توسعه جمعیت حافظان حیاتوحش و محیطزیست کمک میکنند.
او با تاکید بر اثربخشی فراخوانهای جذب همیاران طبیعت و محیطزیست اظهار میکند: در فصل گاوبانکی فراخوان جذب همیار میزنیم و افراد زیادی بهصورت داوطلبانه در کنار ما فعالیت میکنند. در تمام دنیا پشتوانه مردمی محیطزیست اهمیت زیادی دارد و در بحث آموزش برنامهریزیهای ویژه انجام میشود. روند آموزشی این سالهای جهان باعث شد تا در بسیاری از کشورها آمار تخلف در حوزه محیطزیست و حیاتوحش به شدت کاهش پیدا کند، تا آنجا که بعضی کشورها اصلا متخلف ندارند و مردم خودشان به حافظان محیطزیست تبدیل شدند و دوباره محیطزیستشان را احیاء کردند.
آهنگری به ظرفیت غنی مازندران در حوزه محیطزیست اشاره میکند و میگوید: جنگلهای غربی بهصورت مصنوعی احیاء شدند، در حالی که ما هنوز طبیعتمان را داریم و مثل امانتی باید از آن برای انتقال به نسل آینده حفاظت کنیم تا به سرنوشت احیاء جنگلهای غربی دچار نشود.
او که دلنگران جنگلها و حیاتوحش مازندران است ادامه میدهد: دیر بجنبیم ممکن است پلنگ و مرال که دو گونه شاخص مازندران هستند از بین بروند. ما در حال جنگیدن برای حفظ طبیعتمان هستیم در حالی که نباید بجنگیم و حفاظت باید وظیفه همگانی باشد. امیدوارم به جایی برسیم که اسلحه را کنار بگذاریم و محیطزیست ما به دست خود مردم مدیریت شود.
تورهای گاوبانکی غیرقانونی است
یکی از مشکلات سالهای اخیر محیطبانان در فصل گاوبانکی، برگزاری تورهایی موسوم به «تور گاوبانکی» است. آهنگری برگزاری هر نوع تور گاوبانکی را غیرقانونی اعلام میکند و میافزاید: محیطزیست گردشگر ندارد. عدهای از بحث گاوبانکی سوءاستفاده میکنند و هیچ فرد و گروهی اجازه ورود به فضای زیست مرالها در گاوبانکی را ندارد، تبلیغ تور گاوبانکی در حالی است که حتی برای ورود شما بهعنوان خبرنگار هماهنگیهای استانی انجام شد.
فرمانده یگان حفاظت محیطزیست استان میگوید: این تورها غیرقانونی هستند و با متخلفان برخورد قانونی میشود. تنها افراد مایل به کمک بهعنوان همیار و براساس قوانین همیاری، میتوانند همراه با محیطبان در این فضا حضور داشته باشند.
به گفته آهنگری، براساس بند ۷ قانون حمایت قضایی و بیمهای از محیطبانان و جنگلبانان، همیاران دارای کارت و همراه با محیطبان در موضوعات بیمه، دیه و موارد قضایی از حمایت و کمک برخوردارند، تنها شرط، دریافت کارت همیاری است که پس از ثبتنام در سامانه و تایید معرف صادر میشود. او تاکید دارد که در این فصل افراد تنها برای حفاظت و کمک به محیطبانان میتوانند وارد جنگل و دشت شوند.